آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

توانایی به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / tavaanaayi /

ability, power, capability, strength, force, sinew, potency, might, puissance, faculty, skill, energy, capacity

ability

power

capability

strength

force

sinew

potency

might

puissance

faculty

skill

energy

capacity

قدرت، نیرو

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

او توانایی اداره‌ی این شرکت بزرگ را ندارد.

He does not have the ability to manage this large company.

موفقیت نشانه‌ی توانایی است.

Success is an index of ability.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد توانایی

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

ارجاع به لغت توانایی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «توانایی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/توانایی

لغات نزدیک توانایی

پیشنهاد بهبود معانی