۵۰٪ تخفیف دانشجویی برای اشتراک هوش مصنوعی تا پایان تیر 🧑🏻‍🎓
آخرین به‌روزرسانی:

طاقت به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / taaghat /

endurance, fortitude, toleration, strength, toughness, stamina, perseverance, grit, staying power, tolerance, bearing

تاب، تحمل

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

طاقت جسمی زیاد کوهنوردان

the great physical endurance of mountain climbers

این سرباز گرسنه و بیمار طاقت کوهنوردی ندارد.

This sick and hungry soldier does not have the strength to do mountain climbing.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

اهمیت طاقت و پذیرش

the importance of toleration and acceptance

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد طاقت

  1. مترادف:
    تاب تحمل توان توانایی صبر بردباری وسع یارا
  1. مترادف:
    رمق مقاومت نا
  1. مترادف:
    زور قدرت نیرو

ارجاع به لغت طاقت

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «طاقت» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/طاقت

لغات نزدیک طاقت

پیشنهاد بهبود معانی