زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد 🌍
آخرین به‌روزرسانی:

زور به انگلیسی

معنی‌ها

فونتیک فارسی / zavar /

violence, force

violence

force

فونتیک فارسی / zavar /

force, power, strength, might, violence

force

power

strength

might

violence

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

عامیانه guts, punch

guts

punch

kick

kick

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد زور

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:

سوال‌های رایج زور

زور به انگلیسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی «زور» در زبان انگلیسی به force یا strength ترجمه می‌شود، بسته به بافت جمله و کاربرد آن.

«زور» واژه‌ای چندبُعدی در زبان فارسی است که بسته به زمینه‌ی کاربردش می‌تواند معانی فیزیکی، روانی، اجتماعی یا حتی حقوقی به خود بگیرد. در ساده‌ترین شکل، زور به نیروی فیزیکی‌ای اشاره دارد که برای انجام کاری یا تأثیر گذاشتن بر شیء یا فردی دیگر به کار گرفته می‌شود. اما معنای این واژه بسیار فراتر از قدرت جسمی است و در بسیاری از موارد، بار منفی و انتقادی نیز به همراه دارد، به‌ویژه وقتی با اجبار، تحمیل یا بی‌عدالتی همراه باشد.

در مفهوم فیزیکی، زور به نیروی عضلانی یا توان بدنی اطلاق می‌شود. برای مثال، کسی که می‌خواهد جسم سنگینی را بلند کند، باید از «زور بازو» یا قدرت فیزیکی خود استفاده کند. در این کاربرد، زور هم‌معنای قدرت، نیرو و توان است و مفهومی خنثی یا حتی مثبت دارد، چراکه به تلاش، استقامت و توانایی انسانی اشاره دارد. در ورزش، به‌ویژه در رشته‌هایی مثل کشتی، وزنه‌برداری یا بوکس، زور به‌عنوان عاملی مهم برای موفقیت محسوب می‌شود.

با این حال، در بسیاری از بافت‌ها، «زور» معنایی منفی پیدا می‌کند، به‌ویژه وقتی با تحمیل اراده بر دیگران همراه باشد. استفاده از زور برای اجبار دیگران به انجام کاری که تمایلی به آن ندارند، مصداقی از سلطه‌گری یا ستم است. این نوع زور، چه در روابط فردی و خانوادگی، و چه در سطح اجتماعی و سیاسی، محکوم به بی‌اخلاقی و بی‌عدالتی است. به همین دلیل، مفاهیمی مانند «زورگویی»، «خشونت» یا «تحمیل» با بار منفی و انتقادی همراه‌اند.

در زبان محاوره‌ای نیز زور به‌عنوان استعاره‌ای برای تلاش بیهوده یا تحمیل‌شده به‌کار می‌رود؛ مثلاً وقتی گفته می‌شود «به زور نمی‌شه کسی رو عاشق کرد» یا «زور نزن، فایده نداره»، این واژه حامل معنای نوعی ناکارآمدی، اجبار و فشار است. در چنین جمله‌هایی، زور نه نماد قدرت، بلکه نشانه‌ی ناتوانی در ایجاد پذیرش و همکاری طبیعی است.

در سطح قانونی و اخلاقی نیز، استفاده از زور باید بر اساس موازین مشخصی صورت گیرد. مفهوم «زور مشروع» در حقوق، به معنای قدرتی است که در چارچوب قانون برای حفظ نظم، امنیت یا عدالت اعمال می‌شود، مانند استفاده از زور توسط پلیس. در مقابل، «زور غیرقانونی» یا خشونت بی‌دلیل، نقض حقوق دیگران تلقی شده و قابل پیگرد است.

واژه‌ی «زور» بازتاب‌دهنده‌ی رابطه‌ای پیچیده میان قدرت، اختیار، اخلاق و اراده‌ی انسانی است. در حالی‌که در برخی زمینه‌ها نشانه‌ای از توانمندی و تلاش است، در بسیاری موارد دیگر به معنای تحمیل و بی‌عدالتی درمی‌آید. درک درست این تفاوت‌ها، برای به‌کارگیری سنجیده‌تر این واژه و تحلیل روابط انسانی و اجتماعی، ضروری است.

ارجاع به لغت زور

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «زور» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/زور

لغات نزدیک زور

پیشنهاد بهبود معانی