آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

فشار به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / feshaar /

pressure, stress, squeeze, wring, squeezing, tension, tug, beat, constriction, impression, push, constraint, compression, brunt, force, duress

pressure

stress

squeeze

wring

squeezing

tension

tug

beat

constriction

impression

push

constraint

compression

brunt

force

duress

نیروی واردشده

با فشار این دکمه ماشین به کار می‌افتد.

Pushing this button will activate the machine.

فشار به سوی بالا سطح صخره را گنبدسان کرده است.

Upward pressure has domed the rock surface.

اسم
فونتیک فارسی / feshaar /

hustle, tension, press, depression, push, coercion, pinch, pressure, burden, demand, compulsion, urge, tax, strain

hustle

tension

press

depression

push

coercion

pinch

pressure

burden

demand

compulsion

urge

tax

strain

رنج روحی یا جسمی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

تسلیم فشار شدن

to bow to pressure

جنگ صنایع را تحت فشار شدید قرار داد.

The war made heavy demands on the industry.

فیزیک potential

potential

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد فشار

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:
مترادف:

سوال‌های رایج فشار

فشار به انگلیسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی «فشار» در زبان انگلیسی به pressure ترجمه می‌شود.

«فشار» مفهومی چندبعدی است که در زمینه‌های مختلفی از جمله فیزیک، روان‌شناسی، اجتماعی و اقتصادی کاربرد دارد. در معنای فیزیکی، فشار به نیرویی گفته می‌شود که بر سطحی وارد می‌شود و واحد اندازه‌گیری آن معمولاً پاسکال یا نیوتن بر متر مربع است. این نیرو می‌تواند بر اجسام یا سیالات اثر گذاشته و باعث تغییر شکل، حرکت یا تغییر وضعیت آن‌ها شود.

در روان‌شناسی، فشار به شرایط و موقعیت‌هایی اشاره دارد که فرد تحت تأثیر آن‌ها احساس استرس، اضطراب یا نیاز به واکنش سریع و مؤثر پیدا می‌کند. فشار روانی می‌تواند ناشی از توقعات بالا، مشکلات کاری، مسائل خانوادگی یا حتی فشارهای اجتماعی باشد. مدیریت فشارهای روانی از اهمیت بالایی برخوردار است، زیرا فشارهای بیش از حد ممکن است به سلامت جسمی و روانی آسیب برسانند.

از منظر اجتماعی و اقتصادی، فشار به وضعیت‌هایی گفته می‌شود که فرد یا گروهی مجبور به انجام کاری یا تغییر رفتار خود تحت تأثیر شرایط بیرونی یا اجبارهای محیطی می‌شوند. این فشارها ممکن است ناشی از قوانین، رقابت‌های بازار، انتظارات فرهنگی یا وضعیت‌های بحرانی باشند و بر تصمیم‌گیری‌ها و رفتارهای انسان تأثیرگذار باشند.

در صنعت و مهندسی، شناخت و کنترل فشارها بسیار حیاتی است. طراحی ساختمان‌ها، ماشین‌آلات، لوله‌کشی‌ها و تجهیزات مختلف نیازمند درک دقیق فشارهای وارد بر آن‌ها است تا از شکست یا خرابی جلوگیری شود. به همین دلیل، مطالعه‌ی فشار و تأثیرات آن بخشی اساسی از علوم مهندسی به شمار می‌آید.

«فشار» واژه‌ای است که هم به نیروهای فیزیکی و هم به نیروهای روانی و اجتماعی اشاره دارد. این واژه نمادی است از تأثیرات بیرونی و درونی که انسان و محیط پیرامون را شکل می‌دهند و نیازمند آگاهی، مدیریت و تعادل برای حفظ سلامت و کارایی در زندگی و فعالیت‌هاست.

ارجاع به لغت فشار

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «فشار» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/فشار

لغات نزدیک فشار

پیشنهاد بهبود معانی