to inform, to report, to portend, to announce, to notify, to apprise, to tell, to presage, to speak
to inform
to report
to portend
to announce
to notify
to apprise
to tell
to presage
to speak
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
لطفا هرگونه تغییر در برنامه را به من خبر بدهید.
Please inform me of any changes to the schedule.
میتوانی به مسئول پذیرش خبر بدهی که دیر خواهم رسید؟
Can you inform the receptionist that I will be arriving late for my appointment?
با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «خبر دادن» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/خبر دادن