خراشیدن به انگلیسی
آخرین به‌روزرسانی:
معنی‌ها
فونتیک فارسی
kharaashidan
گلوله و شمشیر و غیره
مترادف و متضاد خراشیدن
-
مترادف:خراش دادن زخم کردن مجروح ساختن مجروح کردن
-
مترادف:تراشیدن زدودن ستردن محو کردن
-
مترادف:خاریدن
-
مترادف:خدشه‌دار کردن مخدوش کردن
ارجاع به لغت خراشیدن
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «خراشیدن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/خراشیدن
لغات نزدیک خراشیدن
- - خراشیدگی بر پوست درخت
- - خراشیدگی پیدا کردن
- - خراشیدن
- - خراشیدن با چنگال
- - خراشیدن در اثر مالش