آخرین به‌روزرسانی:

خفت به انگلیسی

معنی‌ها

فونتیک فارسی

kheft

lightness, disgrace

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

abscissa, sleeping

running noose, tight necklace, tight, tightly

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد خفت

  1. مترادف:
    استخفاف افت انفعال سرافکندگی تحقیر خوارداشت ذلت خجالت خواری سبکی سرشکستگی بی‌اعتباری شرمساری طیره
    متضاد:
    ثقل
  1. مترادف:
    خفتن خوابیدن
    متضاد:
    بیداری یقظه
  1. مترادف:
    گره
  1. مترادف:
    محکم

ارجاع به لغت خفت

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «خفت» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/خفت

لغات نزدیک خفت

پیشنهاد بهبود معانی