آخرین به‌روزرسانی:

خودپرداز به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

دستگاهی الکترونیکی برای انجام تراکنش‌های بانکی

فونتیک فارسی

khodpardaaz
اسم

ATM (Automated Teller Machine)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

باید مقداری پول نقد از خودپرداز برداشت کنم.

I need to withdraw some cash from the ATM.

خودپرداز برای برداشت کارمزد دریافت می‌کرد.

The ATM charged a fee for withdrawals.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد خودپرداز

  1. مترادف:
    عابربانک

ارجاع به لغت خودپرداز

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «خودپرداز» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/خودپرداز

لغات نزدیک خودپرداز

پیشنهاد بهبود معانی