آخرین به‌روزرسانی:

خوش‌حال کردن به انگلیسی

توضیحات:

شکل نوشتاری دیگر این لغت: خوشحال کردن

معنی و نمونه‌جمله‌ها

شاد کردن

فونتیک فارسی

khosh haal kardan
فعل متعدی

to make happy, to give joy, to delight, to gladden, to make exhilarated, to make glad, to give pleasure to, to cheer, to elate, to fatter, to gratify, to please

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

یک هدیه‌ی کوچک می‌تواند کسی را که ناراحت است خوش‌حال کند.

A small gift can make happy someone who is feeling down.

خبر ترفیع او مرا خوشحال کرد.

The news of her promotion made me exhilarated.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت خوش‌حال کردن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «خوش‌حال کردن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/خوش‌حال کردن

لغات نزدیک خوش‌حال کردن

پیشنهاد بهبود معانی