شکل نوشتاری دیگر این لغت: خوشبو کردن
to sweeten, to perfume, to scent, to embalm, to make fragrant
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
او قصد دارد محیط مهمانی را با شمعهای معطر خوشبو کند.
He aims to sweeten the atmosphere of the party with fragrant candles.
او دعوتنامه را برای جذابتر کردن خوشبو کرد.
She perfumed the invitation to make it more inviting.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «خوشبو کردن» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/خوشبو کردن