آخرین به‌روزرسانی:

دخترعمه به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / dokhtar 'amme /

cousin, paternal aunt's cousin

فرزند مونث عمه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

دخترعمه‌ام بهترین دوست و رازدار من است.

My cousin is my closest friend and confidant.

ماه آینده به دیدن دخترعمه‌ام در نیویورک می‌روم.

I am going to visit my cousin in New York City next month.

پیشنهاد بهبود معانی

سوال‌های رایج دخترعمه

دخترعمه به انگلیسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی «دخترعمه» در زبان انگلیسی به maternal cousin یا به‌صورت دقیق‌تر female cousin on the mother’s side ترجمه می‌شود.

البته در زبان انگلیسی معمولاً واژه‌ی cousin برای همه‌ی فرزندان عمو، عمه، دایی و خاله (بدون اشاره به جنسیت یا طرف مادری/پدری) استفاده می‌شود، اما در صورت نیاز به مشخص‌سازی، از ترکیب‌هایی مانند female cousin و on the mother’s side استفاده می‌شود.

«دخترعمه» در ساختار خانواده‌های فارسی‌زبان جایگاه ویژه‌ای دارد. واژه‌ای است که نه‌تنها پیوند خونی را نشان می‌دهد، بلکه بار عاطفی، فرهنگی و گاه اجتماعی خاصی نیز با خود دارد. در فرهنگ‌های سنتی ایرانی، روابط خانوادگی به‌مراتب صمیمی‌تر و پیوسته‌تر از بسیاری از جوامع غربی است، و از این رو «دخترعمه» معمولاً فقط یک عنوان نسبی نیست؛ بلکه شخصیتی است که در بسیاری از مناسبات خانوادگی حضور فعال دارد.

از منظر واژگانی، ترکیب «دخترعمه» شامل «دختر» به معنای فرزند مؤنث و «عمه» به معنای خواهر پدر است. بنابراین، «دخترعمه» به زنی اطلاق می‌شود که فرزند مؤنث عمه‌ی فرد گوینده باشد. این رابطه خانوادگی معمولاً در سنت‌های خانوادگی نقش مهمی ایفا می‌کند؛ به‌ویژه در جوامعی که روابط فامیلی همچنان نقش محوری دارند.

در ادبیات غیررسمی و حتی برخی متون داستانی یا محاوره‌ای، «دخترعمه» گاه فراتر از یک رابطه‌ی فامیلی صرف مطرح می‌شود. شخصیت‌هایی با عنوان دخترعمه ممکن است به عنوان همراه دوران کودکی، هم‌بازی، یا حتی گاهی در داستان‌های عاشقانه سنتی به تصویر کشیده شوند. این نشان می‌دهد که این نوع روابط فامیلی می‌تواند بستری برای شکل‌گیری ارتباطات عاطفی عمیق باشد، به‌ویژه در فرهنگ‌هایی که فرزندان فامیل با یکدیگر بزرگ می‌شوند و خاطرات مشترک دارند.

از منظر اجتماعی، رابطه با دخترعمه می‌تواند الگویی از احترام متقابل، همکاری خانوادگی، و گاه حتی مشارکت در مناسبت‌های فرهنگی و سنتی باشد. در برخی خانواده‌ها، دخترعمه‌ها مانند خواهر تلقی می‌شوند و در تربیت، مشورت، و حتی حل‌وفصل اختلافات خانوادگی نقش دارند. این پیوندها باعث می‌شود که مفهوم «خانواده» در فرهنگ ایرانی بسیار فراتر از خانواده‌ی هسته‌ای تعریف شود.

با وجود جهانی شدن و کاهش شدت روابط فامیلی در بسیاری از شهرها، واژه‌ی «دخترعمه» همچنان بار عاطفی خاصی دارد. گاهی یادآور خاطرات گذشته، گاهی نشانه‌ای از یک پیوند خانوادگی قوی، و گاهی صرفاً بخشی از هویت خانوادگی فرد است. درک عمیق چنین واژگانی نه‌تنها به فهم ساختارهای زبانی کمک می‌کند، بلکه درک بهتری از فرهنگ و روابط انسانی در جوامع گوناگون نیز به همراه دارد.

ارجاع به لغت دخترعمه

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «دخترعمه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/دخترعمه

لغات نزدیک دخترعمه

پیشنهاد بهبود معانی