به علت به‌روزرسانی سرورها، ممکن است برخی از بخش‌های وب‌سایت و نرم‌افزارهای فست دیکشنری در دسترس نباشند.
فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

دخترک به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • دختر کوچک
  • فونتیک فارسی

    dokhtarak
  • اسم
    little girl, girly, small girl, gal, lass, wench, lassie, damsel, missy
    • - دخترک تو‌دل‌برو

    • - a bonny lass
    • - دخترک پرید پشت پرچین.

    • - The little girl bobbed down behind the hedge.
    • - دخترک با تمسخر زبان خود را بیرون آورد.

    • - The small girl lolled out her tongue in derision.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت دخترک

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «دخترک» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/دخترک

لغات نزدیک دخترک

پیشنهاد بهبود معانی