آخرین به‌روزرسانی:

دخترک به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / dokhtarak /

little girl, girly, small girl, gal, lass, wench, lassie, damsel, missy

دختر کوچک

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

دخترک تو‌دل‌برو

a bonny lass

دخترک پرید پشت پرچین.

The little girl bobbed down behind the hedge.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

دخترک با تمسخر زبان خود را بیرون آورد.

The small girl lolled out her tongue in derision.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت دخترک

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «دخترک» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/دخترک

لغات نزدیک دخترک

پیشنهاد بهبود معانی