آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

دروازه‌بان به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / darvaazebaan /

ورزش goalkeeper, goalie, goaltender

goalkeeper

goalie

goaltender

محافظ دروازه برای جلوگیری از گل

آن‌ها پس‌از مصدومیت دروازه‌بان اصلی، یک دروازه‌بان جایگزین آوردند.

They brought on a substitute goalkeeper after the first one got injured.

دروازه‌بان پنالتی را مهار کرد.

The goalie saved the penalty kick.

اسم
فونتیک فارسی / darvaazebaan /

gatekeeper, keeper, gateman

gatekeeper

keeper

gateman

نگهبان در

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

دروازه‌بان پیر هنگام ورود ما به قلعه استقبال گرمی کرد.

The old gatekeeper greeted us warmly when we arrived at the castle.

لباس دروازه‌بان تمیز و مرتب بود.

The keeper’s uniform was clean and well-maintained.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت دروازه‌بان

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «دروازه‌بان» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/دروازه‌بان

لغات نزدیک دروازه‌بان

پیشنهاد بهبود معانی