آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

دست و پا گیر به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

صفت
فونتیک فارسی / dastopaagir /

encumbrance, cloggy, restrictive, cumbersome, awkward, unwieldy, bulky

encumbrance

cloggy

restrictive

cumbersome

awkward

unwieldy

bulky

جاگیر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

قوانین دست‌وپاگیر محدودیت‌های چشمگیری را به کسب‌وکارها تحمیل کرد.

The restrictive regulations imposed significant restrictions on the business.

کوله‌پشتی دست‌وپاگیر

the unwieldy backpack

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت دست و پا گیر

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «دست و پا گیر» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/دست و پا گیر

لغات نزدیک دست و پا گیر

پیشنهاد بهبود معانی