آخرین به‌روزرسانی:

دفتر برنامه‌ریزی به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / daftare barnaame nevisi /

planner, planning notebook, schedule book, daily planner

دفتری برای برنامه‌ریزی و سامان دادن به کارهای روزانه و اهداف زندگی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

دفتر برنامه‌ریزی به من کمک می‌کند تا اهدافم را به‌طور مؤثری پیگیری کنم.

The planning notebook helps me track my goals effectively.

دفتر برنامه‌ریزی به من کمک می‌کند تا در مسیر اهدافم بمانم.

A daily planner helps me stay on track with my goals.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت دفتر برنامه‌ریزی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «دفتر برنامه‌ریزی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/دفتر برنامه‌ریزی

لغات نزدیک دفتر برنامه‌ریزی

پیشنهاد بهبود معانی