آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

دمی به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / dami /

غذا و آشپزی steamed rice (kind of rice dish)

steamed rice

برنج دمی

من عاشق خوردن دمی با مرغ کبابی هستم.

I love eating steamed rice with grilled chicken.

ما دمی را همراه با کاری میل کردیم.

We enjoyed steamed rice alongside the curry.

قید
فونتیک فارسی / dami /

one moment, a short while, an instant

one moment

a short while

an instant

یک لحظه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

قبل‌از اینکه صحبت کند، دمی مکث کرد.

She paused for one moment before speaking.

دمی گذشت تا حقیقت را فهمید.

An instant passed before she realized the truth.

صفت
فونتیک فارسی / dami /

caudal, -cercal

caudal

-cercal

مربوط به دم

باله‌ی دمی

caudal fin

در مارمولک‌ها، عضلات دمی قوی و انعطاف‌پذیر هستند.

In lizards, the caudal muscles are strong and flexible.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت دمی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «دمی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/دمی

لغات نزدیک دمی

پیشنهاد بهبود معانی