to needle, to sew, to tailor
to needle
to sew
to tailor
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
آنها اغلب بعدازظهرها دوزندگی میکنند.
They often needle during the afternoons.
او در وقت آزادش دوست دارد دوزندگی کند.
She loves to sew in her free time.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «دوزندگی کردن» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/دوزندگی کردن