عامیانه deceit, scam, smoke and mirrors, devilment, humbug, dishonest, dirty tricks, deception, gimmickry, sham, gimmick, plot, intrigue, scheme
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
گزارشهای مالی شرکت پر از دوزوکلک بود تا سود خود را بیش از مقدار واقعی نشان دهند.
The company's financial statements were filled with smoke and mirrors to inflate their profits.
دوزوکلکهای شعبدهباز برای گول زدن تماشاچیها طراحی شده بود.
The magician's smoke and mirrors were designed to deceive the audience.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «دوزوکلک» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/دوزوکلک