آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

دیوان به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

فونتیک فارسی / divaan /

poetical works, complete (poetical) works

poetical works

completeworks

دیوان حافظ

the poetical works of Hafez

تکلیف دانش‌آموز تحلیل دیوان ویلیام بلیک بود.

The student's assignment was to analyze the poetical works of William Blake.

اسم
فونتیک فارسی / divaan /

office, tribunal, burean

office

tribunal

burean

اداره

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

دیوان بلخ

an unjust office

دیوان عالی

Supreme Court

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد دیوان

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:
داره دفترخانه محکمه وزارت‌خانه
مترادف:
دیوها شیاطین
مترادف:

ارجاع به لغت دیوان

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «دیوان» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/دیوان

لغات نزدیک دیوان

پیشنهاد بهبود معانی