office, workroom, bureau, secretariat
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
دفتر مرکزی
the central office
دفتر کار شهردار در ساختمان شهرداری است.
The mayor's office is in the city hall.
با رئیس دفتر نساخت و بیرونش کردند.
He ran afoul of the bureau chief and was fired.
کلمهی «دفتر» در زبان انگلیسی به notebook یا office ترجمه میشود، که بسته به کاربرد و مفهوم کلمه در جمله متفاوت است.
دفتر به عنوان notebook یک مجموعه صفحات کاغذی است که معمولاً به هم دوخته یا صحافی شده و برای نوشتن یادداشتها، یادآوریها، طرحها و ثبت اطلاعات روزمره استفاده میشود. این نوع دفتر در محیطهای آموزشی، کاری و شخصی کاربرد فراوان دارد و ابزاری مهم برای سازماندهی افکار و ثبت خاطرات است. دفتر یادداشت به انسان کمک میکند تا ایدهها و اطلاعات خود را مکتوب کند و از فراموشی جلوگیری نماید.
از سوی دیگر، دفتر به معنای office یا محل کار، مکانی است که افراد برای انجام امور اداری، تجاری یا حرفهای به آن مراجعه میکنند. این فضا معمولاً مجهز به میز، صندلی، تجهیزات کامپیوتری و سایر وسایل مرتبط با انجام کارهای روزمره است. دفتر به عنوان مرکز فعالیتهای سازمانی، نقش مهمی در هماهنگی، مدیریت و ارتباطات کاری دارد و محیطی برای تبادل اطلاعات و تصمیمگیریهای مهم محسوب میشود.
در فرهنگها و زبانهای مختلف، مفهوم دفتر علاوه بر کاربردهای فیزیکی، میتواند به عنوان نمادی از نظم، مسئولیتپذیری و تعهد در کار و تحصیل نیز شناخته شود. داشتن دفتری مرتب و منظم معمولاً نشاندهندهی دقت و اهمیت دادن به جزئیات است. علاوه بر این، دفتر یادداشت به عنوان ابزاری برای خلاقیت و توسعه فردی نیز مورد توجه قرار گرفته است، جایی که افراد میتوانند ایدههای خود را به راحتی ثبت و مرور کنند.
دفتر چه به عنوان ابزار نوشتاری و چه به عنوان فضای کاری، نمادی از ثبت، سازماندهی و پیشرفت است. این کلمه یادآور اهمیت مکتوب کردن و ساماندهی زندگی روزمره و حرفهای ماست، که به انسان امکان میدهد بهتر برنامهریزی کند، یاد بگیرد و در مسیر اهداف خود گام بردارد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «دفتر» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/دفتر