آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

دیگر به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

صفت
فونتیک فارسی / digar /

other, another, a different one

other

another

a different one

متفاوت با آن

ساختن یک مدرسه‌ی دیگر از نظر جمعیت‌شناسی قابل توجیه نیست.

Demographics do not justify the construction of another school.

آنان از سیاست عدم مداخله (نادرآمیزی) در امور کشورهای دیگر پیروی می‌کنند.

They follow a hands-off policy in the affairs of other countries.

صفت
فونتیک فارسی / digar /

more, extra, further, else, again

more

extra

further

else

again

بیش از آن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

دیگر چه خبر؟

Any more news?

اگر سردت می‌شود یک پتوی دیگر هم بردار.

If you are cold, take an extra blanket.

صفت
فونتیک فارسی / digar /

next, the other, another, the second, after, else, following, alternative

next

the other

another

the second

after

else

following

alternative

بعدی

هفته‌ی دیگر آزمون‌های میان‌ترم ما آغاز می‌شوند.

Our midterms begin next week.

یک موشک دیگر به‌سوی ماه پرتاب کردند.

They fired a second rocket shot at the moon.

صفت
فونتیک فارسی / digar /

after this, more (than this), no more, no longer

after this

more

no more

no longer

ازاین‌پس

دیگر او را جزو دوستان خود به شمار نمی‌آورم.

I no longer count him among my friends.

شوهری که زن خود را از هر چیز دیگر بیشتر دوست دارد

a husband who loves his wife more than anything else

پیشنهاد بهبود معانی

سوال‌های رایج دیگر

دیگر به انگلیسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی «دیگر» در زبان انگلیسی به other ترجمه می‌شود.

واژه‌ی other یکی از بنیادی‌ترین کلمات در زبان انگلیسی است که برای اشاره به افراد، اشیاء، یا مفاهیمی استفاده می‌شود که متفاوت از آن‌چیزی هستند که پیش‌تر ذکر شده یا در حال حاضر مورد توجه است. این واژه می‌تواند نقش صفت، ضمیر یا حتی اسم را در جمله ایفا کند. در زبان فارسی نیز «دیگر» برای تفکیک، مقایسه یا بیان تفاوت میان چند چیز یا نفر به‌کار می‌رود و بار معنایی انعطاف‌پذیری دارد که در بافت‌های مختلف تغییر می‌کند.

در سطح ساختاری، other به‌عنوان صفت، همراه با اسم می‌آید تا به یک چیز یا فرد متفاوت اشاره کند. برای مثال: the other book (کتاب دیگر)، other people (مردم دیگر). این کاربرد به‌ویژه در توصیف تفاوت‌ها یا مقایسه میان گزینه‌ها پرکاربرد است. اگر بدون اسم استفاده شود، other می‌تواند نقش ضمیر بگیرد، مانند: some went to the park, others stayed home (برخی به پارک رفتند، دیگران در خانه ماندند).

واژه‌ی «دیگر» یا other در زمینه‌های مفهومی و فلسفی نیز معناهای عمیق‌تری پیدا می‌کند. در علوم انسانی، به‌ویژه در مطالعات فرهنگی و روان‌شناسی، مفهوم «دیگری» یا the Other به شخص، گروه یا فرهنگی اطلاق می‌شود که به‌عنوان متفاوت یا بیرون از «خود» درک می‌شود. این تمایز گاه می‌تواند به سوگیری، جداسازی یا حتی تبعیض منجر شود، به‌ویژه اگر درک از «دیگری» مبتنی بر پیش‌داوری و ناآگاهی باشد.

در زبان محاوره و کاربرد روزمره، واژه‌ی «دیگر» می‌تواند به معنای «باقی‌مانده» یا «اضافی» نیز به‌کار برود. مثلاً در جمله‌ی «دیگر چیزی نمانده» یا «دو نفر دیگر هنوز نیامده‌اند» از این واژه برای اشاره به مقدار یا تعداد اضافی نسبت به وضعیت فعلی استفاده می‌شود. در انگلیسی نیز همین معنا از طریق ساختارهایی مانند another, the rest, یا additional بیان می‌شود، گرچه هرکدام تفاوت‌های ظریفی با other دارند.

انعطاف‌پذیری واژه‌ی «دیگر» در زبان فارسی و معادل انگلیسی‌اش یعنی other، آن را به ابزاری پرکاربرد در بیان تفاوت‌ها، مقایسه‌ها، انتخاب‌ها و نگاه‌های بین‌الاذهانی تبدیل کرده است. تسلط بر کاربرد درست این واژه در زبان دوم، برای رسیدن به بیان دقیق‌تر، بسیار ارزشمند است؛ چرا که نقش مهمی در انتقال معنا، به‌ویژه در بافت‌های رسمی، ادبی، و تحلیلی ایفا می‌کند.

ارجاع به لغت دیگر

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «دیگر» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/دیگر

لغات نزدیک دیگر

پیشنهاد بهبود معانی