آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله‌ها
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: پنج‌شنبه ۲۲ آبان ۱۴۰۴

    راه رفتن به انگلیسی

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    فعل لازم
    فونتیک فارسی / raah raftan /

    to walk, to leg, to navigate, to mosey, to march, to ramble, to toddle, to stroll, to hike, to step, to wade, to amble, to plod, to sashay, to saunter, to tramp, to stump, to trudge, to ambulate, to traipse, to hoof, to tread, to move, to peregrinate

    to walk

    to leg

    to navigate

    to mosey

    to march

    to ramble

    to toddle

    to stroll

    to hike

    to step

    to wade

    to amble

    to plod

    to sashay

    to saunter

    to tramp

    to stump

    to trudge

    to ambulate

    to traipse

    to hoof

    to tread

    to move

    to peregrinate

    قدم زدن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری

    او حاضر نشد از مسیر گل‌آلود راه برود.

    She refused to leg through the muddy path.

    پس‌از سوار شدن، شروع به راه رفتن روی عرشه‌ی کشتی کردند.

    Once aboard, they started walking on the ship's deck.

    پیشنهاد بهبود معانی

    سوال‌های رایج راه رفتن

    راه رفتن به انگلیسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «راه رفتن» در زبان انگلیسی به walking ترجمه می‌شود.

    راه رفتن یکی از پایه‌ای‌ترین و طبیعی‌ترین فعالیت‌های حرکتی انسان است که نقش مهمی در زندگی روزمره ایفا می‌کند. این عمل ساده اما حیاتی، وسیله‌ای برای جابجایی فرد از مکانی به مکان دیگر است و به‌عنوان یکی از ابتدایی‌ترین مهارت‌های حرکتی در دوران کودکی یاد گرفته می‌شود. راه رفتن نه تنها وسیله‌ای برای حرکت است، بلکه تأثیرات مثبت فراوانی بر سلامت جسمانی و روانی افراد دارد.

    از نظر فیزیولوژیکی، راه رفتن یک فعالیت ورزشی سبک محسوب می‌شود که به بهبود گردش خون، تقویت عضلات، افزایش استقامت قلبی-عروقی و کنترل وزن کمک می‌کند. بسیاری از پزشکان توصیه می‌کنند که افراد به طور منظم و روزانه برای حفظ سلامتی خود حداقل سی دقیقه راه بروند. این فعالیت می‌تواند به کاهش خطر بیماری‌های مزمن مانند دیابت، فشار خون بالا و بیماری‌های قلبی کمک نماید.

    از جنبه روانی نیز راه رفتن تأثیرات مثبتی دارد؛ باعث کاهش استرس، بهبود خلق و خو و افزایش انرژی می‌شود. بسیاری از افراد با پیاده‌روی در طبیعت یا محیط‌های آرام، احساس آرامش و آرام‌بخشی بیشتری پیدا می‌کنند و این فعالیت می‌تواند به عنوان روشی برای مدیتیشن فعال و تمرکز ذهنی نیز به کار رود.

    در زمینه اجتماعی و فرهنگی نیز، راه رفتن نقش مهمی دارد. در بسیاری از جوامع، راه رفتن به عنوان فرصتی برای تعاملات اجتماعی، گفتگو و ارتباط با دیگران شناخته می‌شود. همچنین، برخی فرهنگ‌ها و جوامع پیاده‌روی را به عنوان نمادی از سادگی، نزدیکی به طبیعت و زندگی سالم می‌دانند.

    راه رفتن فراتر از یک حرکت فیزیکی ساده است و به عنوان یکی از پایه‌های سلامت جسمانی و روانی و همچنین ابزاری برای تعاملات اجتماعی و فرهنگی، اهمیت فراوانی دارد. حفظ و ترویج فرهنگ راه رفتن می‌تواند نقش مهمی در ارتقای کیفیت زندگی افراد و جوامع ایفا کند.

    ارجاع به لغت راه رفتن

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «راه رفتن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/راه رفتن

    لغات نزدیک راه رفتن

    • - راه رساندن کالا
    • - راه رسیدن به چیزی
    • - راه رفتن
    • - راه رفتن از میان برف
    • - راه رفتن از میان گل و لای
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    humanistic humanities humongous hunch hydration hypothetically ideally trick turban micromanagement hepatitis orange juice lowboy evolutionist aft رغبت مذمت کردن مذاب ذوب شدن ذوب کردن قلابچه‌ماهی چرم‌ماهی گورخرماهی فیل‌ماهی اعتلا اولویت‌بندی کردن پرآب تهاتر کردن جنوب شرقی جوی
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.