to observe, to consider, to respect, to adhere (to), to comply with, to abide by, to defer (to), to follow, to obey, to accede, to live up to
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
لطفا سکوت را رعایت کنید.
Please, observe silence.
او اصول بهداشت را رعایت نمیکند.
She does not abide by the rules of hygiene.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «رعایت کردن» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/رعایت کردن