آخرین به‌روزرسانی:

روانپزشک به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / ravaanpezeshk /

psychotherapist, psychiatrist, therapist, shrink, headshrinker

پزشک متخصص بیماری‌های روانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

او روی تخت روانپزشک دراز کشید و چشمانش را بست.

He lay down on the psychiatrist's couch and closed his eyes.

دوستم تصمیم گرفت با یک روانپزشک ملاقات کند.

My friend decided to visit a psychotherapist.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت روانپزشک

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «روانپزشک» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/روانپزشک

لغات نزدیک روانپزشک

پیشنهاد بهبود معانی