آیکن بنر

لیست کامل اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله‌ها
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: سه‌شنبه ۶ آبان ۱۴۰۴

    روانپزشک به انگلیسی

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    اسم
    فونتیک فارسی / ravaanpezeshk /

    psychotherapist, psychiatrist, therapist, shrink, headshrinker

    psychotherapist

    psychiatrist

    therapist

    shrink

    headshrinker

    پزشک متخصص بیماری‌های روانی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار اندروید فست دیکشنری

    او روی تخت روانپزشک دراز کشید و چشمانش را بست.

    He lay down on the psychiatrist's couch and closed his eyes.

    دوستم تصمیم گرفت با یک روانپزشک ملاقات کند.

    My friend decided to visit a psychotherapist.

    پیشنهاد بهبود معانی

    سوال‌های رایج روانپزشک

    روانپزشک به انگلیسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «روانپزشک» در زبان انگلیسی به psychiatrist ترجمه می‌شود.

    روانپزشک پزشکی است که تخصص او در تشخیص، درمان و پیشگیری از بیماری‌ها و اختلالات روانی است. برخلاف روان‌شناس که بیشتر به درمان‌های غیرپزشکی مانند مشاوره و روان‌درمانی می‌پردازد، روانپزشک مجاز است دارو تجویز کند و از روش‌های پزشکی و دارویی برای درمان بیماران استفاده نماید. این تخصص به ترکیبی از دانش پزشکی، روان‌شناسی و علوم رفتاری نیاز دارد تا بتواند اختلالات روانی، اضطراب، افسردگی، اختلال دوقطبی و سایر بیماری‌های مرتبط با ذهن و رفتار را درمان کند.

    روانپزشکان نقش مهمی در بهبود کیفیت زندگی بیماران ایفا می‌کنند. آن‌ها با بررسی علائم، تاریخچه پزشکی و شرایط روانی فرد، برنامه درمانی مناسبی طراحی می‌کنند که شامل دارو، مشاوره یا ترکیبی از روش‌های مختلف باشد. همچنین، روانپزشکان به خانواده‌ها و نزدیکان بیمار کمک می‌کنند تا با شرایط فرد بهتر کنار بیایند و محیط حمایتی ایجاد کنند. توانایی تشخیص صحیح و مدیریت درمان، تأثیر مستقیمی بر سلامت روان و توانمندی‌های اجتماعی بیماران دارد.

    در محیط‌های درمانی، روانپزشک باید مهارت‌های بالای ارتباطی و همدلی داشته باشد. بسیاری از بیماران با اضطراب، ترس یا مشکلات رفتاری مراجعه می‌کنند و نیاز دارند که پزشک با دقت، صبر و فهم عمیق به صحبت‌های آن‌ها گوش دهد. ایجاد اعتماد و آرامش در جلسه مشاوره برای موفقیت درمان ضروری است و نقش روانپزشک فراتر از تجویز دارو، شامل حمایت عاطفی و هدایت بیمار به مسیر بهبود می‌شود.

    روانپزشکی به عنوان یک شاخه تخصصی پزشکی، نقش مهمی در جامعه دارد. با افزایش آگاهی عمومی نسبت به اهمیت سلامت روان، روانپزشکان به عنوان منابع قابل اعتماد برای پیشگیری و درمان مشکلات روانی شناخته می‌شوند. آن‌ها با ارائه راهکارهای علمی و مدرن، به کاهش بار روانی جامعه، بهبود روابط خانوادگی و ارتقای کیفیت زندگی کمک می‌کنند.

    «روانپزشک» فراتر از یک پزشک معمولی است؛ او متخصصی است که به درک عمیق ذهن انسان، تعامل با احساسات و رفتارها و ارائه درمان‌های موثر برای بهبود سلامت روان می‌پردازد. این حرفه ترکیبی از دانش پزشکی، مهارت‌های بالینی و توانایی همدلی است که زندگی فردی و جمعی را تحت تأثیر مثبت قرار می‌دهد و به ایجاد جامعه‌ای سالم‌تر و آگاه‌تر کمک می‌کند.

    ارجاع به لغت روانپزشک

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «روانپزشک» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/روانپزشک

    لغات نزدیک روانپزشک

    • - روان‌نویس
    • - روانامه
    • - روانپزشک
    • - رواندا
    • - روانداز
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tend I'm afraid so vehemently long-running disagreement respectfully disagree reach a compromise i imminently eventful instead initiation instinctively insufficient غلتان غذا قلیان قورت غوره غیظ فائض فطرت فراق فصیح فضول التزام فهرست قانون‌گذار قانون گذاری کردن
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.