overalls, coverall, happi coat, overclothes, outerwear
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
او در حین کار در باغ، رولباسی پوشید.
He wore overalls while working in the garden.
رولباسی او هدیهای از سمت مادربزرگش بود.
Her happi coat was a gift from her grandmother.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «رولباسی» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/رولباسی