آخرین به‌روزرسانی:

رومیزی به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

پارچه‌ای برای روی سطح میز

فونتیک فارسی

roomizi
اسم

tablecloth, table cover, cloth, spread, linen

رومیزی شطرنجی

a checked tablecloth

او رومیزی را تا کرد.

She folded the spread.

مناسب برای روی میز

فونتیک فارسی

roomizi
صفت

desktop

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

کامپیوتر رومیزی

a desktop computer

در اتاق کار او یک سالنامه‌ی رومیزی بود و دو سالنامه‌ی دیواری.

In his office there was one desktop calendar and two wall calendars.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت رومیزی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «رومیزی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/رومیزی

لغات نزدیک رومیزی

پیشنهاد بهبود معانی