gaudy, garish, tawdry, flashy, glittering, tinselly, dazzling, showy, shiny, trumpery, tinsel, gorgeous, tawdry
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
پارچهی زرقوبرقدار
flashy cloth
ظواهر زرقوبرقدار ثروت و مد در آن شهر بزرگ
the glittering phantoms of wealth and fashion in that large city
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «زرقوبرقدار» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/زرقوبرقدار