حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
آخرین به‌روزرسانی:
زنده‌به‌گور به انگلیسی
توضیحات:
شکل نوشتاری دیگر این لغت: زنده‌بگور
معنی و نمونه‌جمله‌ها
صفت
فونتیک فارسی / zende be goor /
buried alive, entombed (alive)
buried alive
entombed
زنده دفن‌شده
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
قربانی زنده‌به‌گور تلاش می‌کرد که در تابوت تنگ هوا پیدا کند.
The buried alive victim struggled to find air in the tight coffin.
او خواب وحشتناکی درباره‌ی زنده‌به‌گور شدن زیر آوار دید.
She had a nightmare about being entombed alive beneath the rubble.
ارجاع به لغت زنده‌به‌گور
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «زنده‌به‌گور» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/زنده‌به‌گور
لغات نزدیک زنده‌به‌گور
- - زنده بری کردن جانوران
- - زنده بودن
- - زنده‌به‌گور
- - زنده چوب
- - زنده دل