underground, subterranean, subsurface, nether
کابلهای هوایی از کابلهای زیرزمینی خطرناکترند.
Overhead cables are more dangerous than underground cables.
تونلهای زیرزمینی
the underground tunnels
clandestine, secret
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
ملاقات زیرزمینی در خانهای مخفی انجام شد.
The clandestine meeting took place in a hidden house.
این سازمان برای جلوگیری از شناسایی توسط مقامات، فعالیتهای زیرزمینی انجام داد.
The organization conducted clandestine activities to avoid detection by authorities.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «زیرزمینی» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/زیرزمینی