praiseworthy, admirable, commendable, laudable, creditable, that can be praised or commended
praiseworthy
admirable
commendable
laudable
creditable
that can be praised or commended
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
خونسردیاش در مواقع اضطراری ستودنی بود.
Her coolness in an emergency was admirable.
هدفمندی ستودنی
admirable purposefulness
وفاداری تغییرناپذیر او به خانواده و دوستانش ستودنی است.
His unwavering loyalty to his family and friends is admirable.
با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «ستودنی» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ستودنی