۵۰٪ تخفیف دانشجویی برای اشتراک هوش مصنوعی تا پایان تیر 🧑🏻‍🎓
آخرین به‌روزرسانی:

سرتق به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

صفت
فونتیک فارسی / sertegh /

عامیانه ornery, pushy, pesky, obstinate, shrewish

لجباز، تخس

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

پیرمرد سرتق به بچه‌ها اجازه نداد در زمین چمن روبرویش بازی کنند.

The ornery old man refused to let the children play on his front lawn.

گربه‌اش جانور کوچک سرتقی بود.

Her cat was an ornery little creature.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

خواهر سرتقم همیشه سعی می‌کند با من دعوا راه بیاندازد.

My ornery sister always tries to pick a fight with me.

پیرمرد سرتق برای هر چیزی ناله و شکایت می‌کرد.

The ornery old man complained about everything.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت سرتق

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «سرتق» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/سرتق

لغات نزدیک سرتق

پیشنهاد بهبود معانی