آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

سرزده به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

صفت قید
فونتیک فارسی / sarzade /

intrudingly, suddenly, unexpectedly, without prior notice, precipitate, uninvited

intrudingly

suddenly

unexpectedly

without prior notice

precipitate

uninvited

بدون اطلاع قبلی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

آن‌ها سرزده به خانه‌ی ما آمدند.

They came uninvited to our house.

او سرزده وارد دفتر شد درحالی‌که ما درحال بحث بودیم.

He intrudingly stepped into the office while we were discussing.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد سرزده

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:
بغتت

ارجاع به لغت سرزده

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «سرزده» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/سرزده

لغات نزدیک سرزده

پیشنهاد بهبود معانی