آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

سرسختی به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / sarsakhti /

tenacity, stubbornness, perseverance, persistence, obstinacy, intransigence, pertinacity, doggedness, obduracy, bounce, implacability

tenacity

stubbornness

perseverance

persistence

obstinacy

intransigence

pertinacity

doggedness

obduracy

bounce

implacability

یک‌دندگی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

سرسختی آن‌ها در حل مشکل در نهایت نتیجه داد.

Their doggedness in solving the problem paid off in the end.

سرسختی آن‌ها منجر به به‌ هم خوردن مذاکرات صلح شد.

Their stubbornness led to the derailment of the peace negotiations.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد سرسختی

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:
خیره سری ستیهندگی یک‌دندگی کله‌شقی لجاجت
مترادف:

ارجاع به لغت سرسختی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «سرسختی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/سرسختی

لغات نزدیک سرسختی

پیشنهاد بهبود معانی