آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

سره به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

صفت
فونتیک فارسی / sare /

pure, plain, unadulterated, refined, sterling, analloyed

pure

plain

unadulterated

refined

sterling

analloyed

ناب

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

فارسی سره

pure Persian

آب سره از چشمه‌ی کوهی

the pure water from the mountain spring

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد سره

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

متضاد:

ارجاع به لغت سره

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «سره» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/سره

لغات نزدیک سره

پیشنهاد بهبود معانی