pure, unmixed, net, fine, refined, neat, high-grade, plain, virgin, unalloyed, simon-pure, absolute, whole, straight, fool blooded, simple, solid, unadulterated, undiluted
pure
unmixed
net
fine
refined
neat
high-grade
plain
virgin
unalloyed
simon-pure
absolute
whole
straight
fool blooded
simple
solid
unadulterated
undiluted
مجسمه از مس خالص ساخته شده بود.
The statue was made from pure copper.
مالیاتهای تخفیفیافته موجب سود خالص زیادی شد.
Reduced taxes accounted for the high net.
مجازی sincere, clean, frank, friendly, innocent, chaste
sincere
clean
frank
friendly
innocent
chaste
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
او قلبی خالص دارد که به همه اعتماد میکند.
He has an innocent heart that trusts everyone.
از تعهد خالص او به کارش تحسین میکنم.
I admire his sincere dedication to his job.
کلمهی «خالص» در زبان انگلیسی به pure یا genuine ترجمه میشود، بسته به زمینهای که در آن استفاده میشود.
این واژه یکی از غنیترین و پرکاربردترین کلمات در زبان فارسی است و در زمینههای مختلف معنای خاص خود را پیدا میکند.
در مفهوم فیزیکی یا شیمیایی، «خالص» به مادهای گفته میشود که بدون هیچگونه آلودگی، ناخالصی یا ترکیب با مادهای دیگر باشد. مثلاً وقتی میگوییم «آب خالص»، منظور آبی است که فقط از مولکولهای H₂O تشکیل شده و هیچ نمک یا مادهی حلشدهای در آن وجود ندارد. در این معنا، معادل انگلیسی آن معمولاً pure است.
در زمینهی اقتصادی، وقتی گفته میشود «درآمد خالص» یا «ارزش خالص»، منظور مقدار باقیمانده پس از کسر هزینهها، مالیات یا سایر کسریهاست. برای مثال، «سود خالص» همان سود واقعی پس از محاسبهی تمام هزینههاست. در این زمینه نیز واژههایی مانند net یا pure profit استفاده میشوند.
در مفاهیم انسانی و اخلاقی، «خالص» به معنای پاک، بیریا، بیغلوغش و ناب به کار میرود. مثلاً وقتی میگوییم «عشق خالص»، منظور عشقی است که در آن هیچ نفع شخصی، خودخواهی یا فریبکاری وجود ندارد؛ عشقی است ناب، عمیق و بدون شرط. این معنا بار احساسی و اخلاقی زیادی دارد و نشاندهندهی ارزش بالا و صداقت در احساس یا رفتار است. در انگلیسی، بسته به بافت، ممکن است از واژههای genuine, sincere, unconditional یا pure love استفاده شود.
در زبان ادبی و عرفانی فارسی، «خلوص» و «خالص بودن» جایگاه ویژهای دارد. در اشعار عرفا، انسانی که خالص است، به مرحلهای از کمال رسیده که از ناخالصیهای دنیا، نفس، خودخواهی و وابستگیها رها شده است. خلوص در این معنا، راهی به سوی حقیقت، روشنایی درون و نزدیکی به ذات الهی است.
«خالص» واژهای است که چه در جهان ماده و چه در دنیای احساسات و معنا، نمایانگر پاکی، صداقت و اصالت است؛ چیزی که تغییر نکرده، آلوده نشده و همانگونه که باید، باقی مانده است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «خالص» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/خالص