householder, head of the household or family
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
سرپرست خانواده مسئول پرداخت به موقع قبوض بود.
The householder was responsible for making sure all the bills were paid on time.
سرپرست خانواده رهن ماهانه را به موقع پرداخت کرد.
The householder paid the monthly mortgage on time.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «سرپرست خانواده» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/سرپرست خانواده