آخرین به‌روزرسانی:

سرکه به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

مایعی ترش که دارای اسید استیک است

فونتیک فارسی

serke
اسم

vinegar

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

یک قاشق غذاخوری سرکه به سوپ اضافه کردم.

I added a tablespoon of vinegar to the soup.

هما سالاد را با ادویه و سرکه مزه‌دار کرد.

Homa flavored the salad with spices and vinegar.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

این بطری حاوی سرکه است.

This bottle contains vinegar.

قدری سرکه این خوراک را خوش‌طعم‌تر خواهد کرد.

A bit of vinegar will make this food more relishing.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد سرکه

  1. مترادف:
    خل

ارجاع به لغت سرکه

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «سرکه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/سرکه

لغات نزدیک سرکه

پیشنهاد بهبود معانی