فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

سرگرم‌کننده به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

مشغول‌کننده

فونتیک فارسی

sargarmkonande
صفت

amusing, entertaining, diverting, absorbing, engaging, engrossing, rich

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

کتابی که دیشب خواندم، خیلی سرگرم‌کننده بود.

The book I read last night was highly entertaining.

لطیفه‌های کمدین شوخ‌طبعانه و سرگرم‌کننده بود.

The comedian's jokes were witty and diverting.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت سرگرم‌کننده

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «سرگرم‌کننده» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/سرگرم‌کننده

لغات نزدیک سرگرم‌کننده

پیشنهاد بهبود معانی