آخرین به‌روزرسانی:

سفیدک به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

نوعی بیماری قارچی در گیاهان

فونتیک فارسی

sefidak
اسم

powdery mildew, oidiomycosis

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

باغ به سفیدک آلوده شده بود که به برگ‌های گیاهان آسیب می‌زد.

The garden was infested with powdery mildew, damaging the leaves of the plants.

کشاورز متوجه شد که سفیدک در آب‌وهوای مرطوب به‌سرعت پخش می‌شود.

The farmer noticed that oidiomycosis spread quickly in the humid weather.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت سفیدک

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «سفیدک» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/سفیدک

لغات نزدیک سفیدک

پیشنهاد بهبود معانی