آخرین به‌روزرسانی:

سلمانی به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

آرایشگر مرد

فونتیک فارسی

salmaani
اسم

hairdresser, barber, hair stylist

سلمانی من خیلی حراف است.

My barber talks too much.

سلمانی مویش را خیلی کوتاه کرد.

The barber cut his hair very short.

مزاح آمیز

tonsorial

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد سلمانی

  1. مترادف:
    آرایشگر حلاق سرتراش

ارجاع به لغت سلمانی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «سلمانی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/سلمانی

لغات نزدیک سلمانی

پیشنهاد بهبود معانی