barber, beautician, hairdresser, hair-stylist, coiffeur, cosmetologist
پدربزرگم در ایام جوانی آرایشگر بوده.
My grandfather used to be a barber when he was young.
خواهرم آرایشگر ماهری است و میتواند ظاهر هرکسی را تغییر دهد.
My sister is a skilled beautician who can transform any person's appearance.
embellisher, decorator
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
توجه آرایشگر به جزئیات تحسینبرانگیز بود.
The decorator's attention to detail was impressive.
سالها تجربهی آرایشگر
years of experience as a decorator
کلمهی «آرایشگر» در زبان انگلیسی معادلهایی مانند hairdresser، hairstylist یا برای آرایشگران مردانه، barber دارد.
واژهی hairdresser و hairstylist معمولاً به کسی گفته میشود که در زمینهی کوتاه کردن، حالت دادن، رنگ کردن، و مدلدهی به موی سر (عمدتاً برای زنان، ولی نه لزوماً) تخصص دارد، در حالی که barber بیشتر به فردی اطلاق میشود که به کوتاه کردن موی مردان و اصلاح صورت میپردازد.
آرایشگر کسیست که نهفقط با قیچی و ماشین اصلاح، بلکه با خلاقیت، دقت و سلیقه کار میکند. این شغل از یکسو نیازمند مهارتهای فنی در استفاده از ابزارهای مختلف است، و از سوی دیگر مستلزم درک زیباییشناسی، شناخت آناتومی چهره، آگاهی از سبکها و ترندهای روز، و حتی روانشناسی ارتباط با مشتری است. چرا که بسیاری از مشتریان در هنگام مراجعه به آرایشگاه، نهفقط دنبال تغییر ظاهری، بلکه بهنوعی بهدنبال حس بهتر، اعتمادبهنفس بیشتر، یا حتی فرصتی برای گفتوگو و همصحبتی هستند.
آرایشگرها معمولاً در سالنهای زیبایی کار میکنند، اما برخی بهصورت سیار یا در منزل نیز خدمات ارائه میدهند. برخی فقط روی موی سر تمرکز دارند، در حالی که دیگران در زمینههای گستردهتری مانند آرایش صورت، ابرو، ناخن یا خدمات پوستی نیز فعالیت میکنند. در دنیای حرفهای، آرایشگری نیازمند گذراندن دورههای تخصصی، کسب مدرک فنیحرفهای، و بهروز بودن با تکنیکها و مواد جدید است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «آرایشگر» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/آرایشگر