direction, azimuth, orientation, flank, way
از هر سو گل و درخت دیده میشد.
Flowers and trees could be seen all around.
مشکلات جدی از هر سو به او روی آوردند.
Serious problems assailed him from every direction.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «سو» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/سو