آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

سو به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / soo /

direction, azimuth, orientation, flank, way

direction

azimuth

orientation

flank

way

طرف، جانب

از هر سو گل و درخت دیده میشد.

Flowers and trees could be seen all around.

مشکلات جدی از هر سو به او روی آوردند.

Serious problems assailed him from every direction.

اسم
فونتیک فارسی / soo /

ray, light, ability to see

ray

light

ability to see

روشنایی، نور

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

چشم کم‌سو

poor eyesight

سوی چشم

sight

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد سو

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:
مترادف:
مترادف:
توان بینایی دید

سوال‌های رایج سو

سو به انگلیسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی «سو» در زبان انگلیسی به direction ترجمه می‌شود.

«سو» واژه‌ای کهن و شاعرانه در زبان فارسی است که به معنای جهت، سمت یا سوی حرکت به‌کار می‌رود. این واژه معمولاً در متون ادبی، شعر کلاسیک، و نثر فاخر دیده می‌شود و در زبان محاوره جای خود را به واژگانی چون "جهت" یا "طرف" داده است. با این حال، «سو» همچنان بار معنایی خاصی دارد که به آن حالتی خیال‌انگیز، فلسفی یا حتی عرفانی می‌بخشد و اغلب حامل مفاهیمی فراتر از جهت فیزیکی است.

در ادبیات فارسی، «سو» همواره عنصری نمادین بوده است. شاعر وقتی از «سو» سخن می‌گوید، تنها به یک جهت جغرافیایی اشاره نمی‌کند، بلکه مقصدی ذهنی، قلبی یا روحی را ترسیم می‌کند. برای مثال، وقتی می‌گویند «به آن سو رفت»، منظور می‌تواند نه‌فقط حرکت به‌سوی مکانی دیگر، بلکه گذر به مرحله‌ای تازه از تجربه، معنا یا معرفت باشد. این کاربرد استعاری «سو»، به آن عمقی فلسفی و هنری می‌بخشد که در واژگان معادل دیگر کمتر دیده می‌شود.

در زبان فارسی کهن و متون کلاسیک، ترکیباتی چون «آن سو»، «این سو» و «هر سو» بسیار رایج بوده‌اند. این ترکیبات اغلب در شعر حافظ، مولوی، سعدی و خیام دیده می‌شوند، جایی‌که جهت‌گیری‌های فیزیکی با مفاهیم انتزاعی مانند حق، عشق، معنا، رهایی یا فنا پیوند می‌خورند. در این آثار، واژه‌ی «سو» راهی برای پیوند دادن امر محسوس با امر نامحسوس است؛ پلی میان عالم ظاهر و عالم معنا.

از منظر زبان‌شناسی، واژه‌ی «سو» گرچه تک‌هجایی و ساده به‌نظر می‌رسد، اما قدرت بالایی در ایجاد ایجاز، آهنگ و تعادل در جمله دارد. شاعران ایرانی برای حفظ وزن و موسیقی شعر، از این واژه در جایگاه‌های مهمی استفاده کرده‌اند. این ایجاز در عین حفظ بار معنایی، واژه را به یکی از عناصر پرکاربرد و پرظرافت زبان فارسی بدل کرده است.

«سو» را نمی‌توان صرفاً معادلی برای «جهت» یا «سمت» دانست. این واژه، حامل تجربه‌ی زبانی و فرهنگی ایرانی است که طی قرن‌ها، معنای آن از یک نشانه‌ی فیزیکی به رمزگان معنوی و احساسی گسترش یافته است. هرجا که سخن از مقصدی ناپیدا، اشتیاقی درونی، یا حرکتی رازآلود باشد، «سو» حضوری ظریف و پرمفهوم دارد.

ارجاع به لغت سو

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «سو» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/سو

لغات نزدیک سو

پیشنهاد بهبود معانی