فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

سوده به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

ساییده

فونتیک فارسی

soode
اسم

pulverized, worn, ground, abraded, eroded, chafed, rasped, threadbare

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

سوده شدن

to get worn away

زعفران سوده

powdered saffron

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد سوده

  1. مترادف:
    ساییده کوفته نرم
    متضاد:
    ناسوده
  1. مترادف:
    سفته سوراخ
  1. مترادف:
    گداخته مذاب
  1. مترادف:
    فرسوده

ارجاع به لغت سوده

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «سوده» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/سوده

لغات نزدیک سوده

پیشنهاد بهبود معانی