امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

سکته به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

مکث، وقفه

فونتیک فارسی

sakte, sekte
اسم
stroke, stoppage, apoplexy, standstill, ictus

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

- سکته کرد و مرد.

- He had a stroke and died.

- بعد از سکته در سمت چپش احساس ضعف می‌کرد.

- He experienced weakness in his left side after the stroke.

- سکته‌ی خفیف

- minor stroke
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد سکته

  1. مترادف:
    ایست(قلبی مغزی) فجاه
  1. مترادف:
    توقف درنگ سکوت صمت مکث وقفه
  1. مترادف:
    آسیب لطمه

ارجاع به لغت سکته

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «سکته» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/سکته

لغات نزدیک سکته

پیشنهاد بهبود معانی