۵۰٪ تخفیف دانشجویی برای اشتراک هوش مصنوعی تا پایان تیر 🧑🏻‍🎓
آخرین به‌روزرسانی:

سکته به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / sakte, sekte /

stroke, stoppage, apoplexy, standstill, ictus

مکث، وقفه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

سکته کرد و مرد.

He had a stroke and died.

بعد از سکته در سمت چپش احساس ضعف می‌کرد.

He experienced weakness in his left side after the stroke.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

سکته‌ی خفیف

minor stroke

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد سکته

  1. مترادف:
    ایست(قلبی مغزی) فجاه
  1. مترادف:
    توقف درنگ سکوت صمت مکث وقفه
  1. مترادف:
    آسیب لطمه

ارجاع به لغت سکته

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «سکته» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/سکته

لغات نزدیک سکته

پیشنهاد بهبود معانی