۵۰٪ تخفیف دانشجویی برای اشتراک هوش مصنوعی تا پایان تیر 🧑🏻‍🎓
آخرین به‌روزرسانی:

سکته کردن به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

فعل لازم
فونتیک فارسی / sekte kardan /

to have heart attack, to have a heart stroke, to have a brain stroke, to have a stroke

دچار توقف یا اختلال شدید در قلب یا مغز شدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

اضطراب شرایط باعث شد سکته کند.

The stress of the situation caused him to have a stroke.

به محض اینکه خبر را شنید، احساس کرد دارد سکته می‌کند.

As soon as he heard the news, he felt like he was going to have a stroke.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت سکته کردن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «سکته کردن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/سکته کردن

لغات نزدیک سکته کردن

پیشنهاد بهبود معانی