boarding school
یک مدرسهی شبانهروزی کوچک در شهر وجود دارد.
There is a small boarding school in the town.
او را در یک مدرسهی شبانهروزی گذاشتند.
He was placed in a boarding school.
boarding house, pension house
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
خانهی دوم، خانهی شبانهروزی است.
The second house is a boarding house.
در آن خانهی شبانه روزی ۵۰ نفر میخوابند.
That pension house sleeps 50 persons.
round-the-clock, all the time, pertaining to night and day, circadian
کرهی زمین شبانهروزی درحال چرخش است.
The globe is rolling round all the time.
خدمات شبانهروزی از ویژگیهای این فروشگاه است.
Round-the-clock service features this store.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «شبانهروزی» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/شبانهروزی