فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

شبانه‌روزی به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

آموزشگاه دارای خوابگاه

فونتیک فارسی

shabaane roozi
اسم

boarding school

یک مدرسه‌ی شبانه‌روزی کوچک در شهر وجود دارد.

There is a small boarding school in the town.

او را در یک مدرسه‌ی شبانه‌روزی گذاشتند.

He was placed in a boarding school.

پانسیون، خوابگاه

فونتیک فارسی

shabaane roozi
اسم

boarding house, pension house

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

خانه‌ی دوم، خانه‌ی شبانه‌روزی است.

The second house is a boarding house.

در آن خانه‌ی شبانه روزی ۵۰ نفر می‌خوابند.

That pension house sleeps 50 persons.

تمام‌وقت

فونتیک فارسی

shabaane roozi
صفت

round-the-clock, all the time, pertaining to night and day, circadian

کره‌ی زمین شبانه‌روزی درحال چرخش است.

The globe is rolling round all the time.

خدمات شبانه‌روزی از ویژگی‌های این فروشگاه است.

Round-the-clock service features this store.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت شبانه‌روزی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «شبانه‌روزی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/شبانه‌روزی

لغات نزدیک شبانه‌روزی

پیشنهاد بهبود معانی