schism, discord, split
شقاق بین مدیریت و کارگران منجر به اعتصاب شد.
The schism between the management and labor union led to a strike.
شقاق بین دو شریک تجاری منجر به ازهمپاشیدگی شرکتشان شد.
The schism between the two business partners resulted in the dissolution of their company.
پزشکی cleft, split, quittor
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
شقاق جلدی
cutaneous quittor
شقاق غضروفی
cartilaginous quittor
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «شقاق» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/شقاق