to recognize, to know, to spy, to spot, to sum, to place, to class, to classify, to identify, to hail, to acknowledge, to characterize
to recognize
to know
to spy
to spot
to sum
to place
to class
to classify
to identify
to hail
to acknowledge
to characterize
پساز سالها دوست قدیمی خود را شناختن
to recognize an old friend after many years
او را از مدرسه میشناسد.
She knows him from school.
to know, to be knowledgable about, to be acquainted with
to know
to be knowledgable about
to be acquainted with
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
ما خطرات مرتبط با این سرمایهگذاری را میشناسیم.
We know the risks involved in this investment.
او میخواهد قبلاز سفر فرهنگهای مختلف را بشناسد.
He wants to be knowledgeable about different cultures before traveling.
to account, to count, to consider, to figure
to account
to count
to consider
to figure
شناختن تمام متغیرها در آزمایش مهم است.
It’s important to account all variables in the experiment.
شناختن هر مورد با دقت در حین بازرسی مهم است.
It's important to count each item carefully during the audit.
کلمهی «شناختن» در زبان انگلیسی به to know یا to recognize ترجمه میشود.
واژهی «شناختن» به فرآیند دریافت اطلاعات، آگاهی و درک دربارهی چیزی یا کسی اشاره دارد. این فعل بیانگر کسب دانش یا تجربهای است که باعث میشود فرد بتواند ویژگیها، خصوصیات یا ماهیت یک موضوع را بفهمد و تمایز دهد. شناختن میتواند به صورت کلی و سطحی یا عمیق و دقیق باشد، بسته به میزان اطلاعات و تجربهای که در دسترس است.
شناختن در زندگی روزمره نقش بسیار مهمی دارد، زیرا بدون آگاهی از محیط، افراد نمیتوانند تصمیمات مناسبی بگیرند یا با دیگران ارتباط مؤثری برقرار کنند. به عنوان مثال، شناختن یک شخص به معنای فهمیدن شخصیت، رفتار و نیازهای اوست که در روابط انسانی بسیار حیاتی است. همچنین، شناختن یک موضوع علمی یا فنی به فرد امکان میدهد تا در زمینههای مختلف فعالیت مؤثرتری داشته باشد.
فرآیند شناختن علاوه بر جنبهی شناختی، شامل جنبههای عاطفی و تجربی نیز میشود. برای مثال، شناختن یک فرهنگ یا هنر نیازمند درک عمیقتر و تجربهی مستقیم است که ممکن است از طریق مطالعه، مشاهده یا مشارکت در فعالیتهای مربوطه حاصل شود. بنابراین، شناختن میتواند به رشد فردی و توسعهی مهارتها و بینشهای مختلف کمک کند.
از نظر فلسفی، شناختن به عنوان یکی از موضوعات اصلی اپیستمولوژی (علم شناخت) مطرح است و شامل سوالاتی دربارهی ماهیت دانش، روشهای کسب آن و محدودیتهای آن میشود. در این زمینه، شناختن فراتر از صرف دریافت اطلاعات است و به بررسی چگونگی توجیه باورها و اعتبار آنها میپردازد.
شناختن یک فرایند پویا و مستمر است که با گذر زمان و تجربه عمیقتر میشود و به فرد امکان میدهد تا درک بهتری از جهان پیرامون خود داشته باشد. این مهارت بنیادین، پایهی بسیاری از فعالیتهای انسانی از جمله آموزش، تحقیق، تصمیمگیری و تعاملات اجتماعی است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «شناختن» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/شناختن