فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

شهادت به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

گواهی

فونتیک فارسی

shahaadat
اسم

testament, testimony, witness, attestation, evident, deposition

بدون شهادت او کارمان خراب است.

Absent her testimony, we are finished.

راستش را به شما گفتم و هما می‌تواند شهادت بدهد (هما شاهد است).

I told you the truth and Homa can bear witness.

شهید شدن

فونتیک فارسی

shahaadat
اسم

martyrdom

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

امسال نوروز با یک روز شهادت مصادف شده است.

This year Nowruz coincides with a day of martyrdom.

او به دست کفار به شهادت رسید.

He suffered martyrdom at the hands of infidels.

حقوق evidence

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد شهادت

  1. مترادف:
    تایید گواهی
  1. مترادف:
    شهیدشدن مرگ

ارجاع به لغت شهادت

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «شهادت» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/شهادت

لغات نزدیک شهادت

پیشنهاد بهبود معانی