آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: چهارشنبه ۲۱ خرداد ۱۴۰۴

    مرگ به انگلیسی

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    اسم
    فونتیک فارسی / marg /

    death, passing away, expiration, decease, demise, passing, obit, quietus, dying, fatality, mort

    death

    passing away

    expiration

    decease

    demise

    passing

    obit

    quietus

    dying

    fatality

    mort

    مردن، موت، وفات

    زندگی پس از مرگ، حیات اخروی

    the future life

    در صورت آتش‌سوزی، این ساختمان دام مرگ است.

    In case of a fire, this building is a deathtrap.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    مرگ عباس‌خان ما را عمیقاً متأثر کرد.

    Abbas Khan's death affected us deeply.

    شمار دکترها کم بود و فقط به بیماران رو به مرگ رسیدگی می‌کردند.

    Doctors were few and only attended very sick patients.

    اسم
    فونتیک فارسی / marg /

    end, ending, expiry, fate, cessation, dissolution, nothingness

    end

    ending

    expiry

    fate

    cessation

    dissolution

    nothingness

    نابودی، فنا، نیستی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار اندروید فست دیکشنری

    این مالیات جدید برای شرکت‌های کوچک در حکم مرگ است.

    This new tax will be a death warrant for small businesses.

    مرگ نور

    dying of the light

    اسم
    فونتیک فارسی / marg /

    please!, honestly!, I swear!

    please!

    honestly!

    I swear!

    نوعی قسم

    مرگ من نگو!

    please, please don't say!

    به مرگ تو من نکردم!

    I swear, I didn't do it!

    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد مرگ

    با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

    مترادف:
    ارتحال درگذشت حتف رحلت فوت مردن منون موت میر وفات
    متضاد:
    هستی

    سوال‌های رایج مرگ

    مرگ به انگلیسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «مرگ» در زبان انگلیسی به death ترجمه می‌شود.

    مرگ یکی از بنیادی‌ترین و در عین حال اسرارآمیزترین مفاهیم زندگی انسانی است؛ پدیده‌ای گریزناپذیر که همه‌ی موجودات زنده، دیر یا زود با آن مواجه می‌شوند. از منظر زیست‌شناسی، مرگ به پایان فرآیندهای حیاتی بدن اطلاق می‌شود؛ یعنی زمانی که قلب از تپش بازمی‌ایستد، مغز دیگر فعالیتی ندارد و ارگان‌ها از کار می‌افتند. اما ورای تعریف علمی، مرگ مفهومی چندلایه و پیچیده است که جنبه‌های فلسفی، دینی، روان‌شناختی و اجتماعی عمیقی دارد.

    در بسیاری از فرهنگ‌ها، مرگ نه‌تنها پایان جسمانی حیات، بلکه آغازی برای نوعی سفر یا مرحله‌ی دیگر در هستی تلقی می‌شود. ادیان مختلف نگاه‌های متنوعی به مرگ دارند: در برخی، مرگ دروازه‌ای به جهان باقی و زندگی جاودان است؛ در برخی دیگر، روح پس از مرگ تناسخ می‌یابد یا در مسیر تکامل قرار می‌گیرد. این باورها، نقش تعیین‌کننده‌ای در شکل‌گیری آیین‌ها و مراسم تدفین، سوگواری و یادبود ایفا کرده‌اند و به انسان‌ها کمک کرده‌اند تا با ترس از نیستی کنار بیایند یا آن را معنا دهند.

    از منظر روان‌شناسی، مواجهه با مرگ—چه مرگ عزیزان و چه آگاهی از مرگ خود—تأثیری عمیق بر روان انسان دارد. اندوه، انکار، خشم، پذیرش و حتی رشد شخصی، مراحلی هستند که انسان ممکن است در مسیر پذیرش مرگ طی کند. ترس از مرگ (thanatophobia) در بسیاری از انسان‌ها وجود دارد و می‌تواند به شکل اضطراب‌های پنهان، وسواس یا بحران‌های وجودی بروز یابد. در عین حال، آگاهی از مرگ می‌تواند به زندگی عمق و معنا ببخشد؛ چرا که انسان را به تأمل درباره‌ی ارزش زمان، روابط و اهدافش وامی‌دارد.

    در ادبیات، هنر و فلسفه، مرگ از دیرباز موضوع تأمل و الهام بوده است. نویسندگان، شاعران و هنرمندان، مرگ را گاه به‌صورت چهره‌ای ترسناک، گاه آرام‌بخش، و گاه رازآلود به تصویر کشیده‌اند. آثار زیادی تلاش کرده‌اند مرز میان زندگی و مرگ را درنوردند و مفاهیمی چون جاودانگی، رستگاری، و معنای حیات را از دل مرگ بیرون بکشند. مرگ در این عرصه‌ها، نه صرفاً یک پایان، بلکه نقطه‌ای برای طرح پرسش‌های بنیادین درباره‌ی بودن است.

    مرگ بخشی جدایی‌ناپذیر از چرخه‌ی زندگی است؛ واقعیتی که پذیرش آن، می‌تواند انسان را به بلوغ فکری و معنوی برساند. اندیشیدن به مرگ به معنای غرق شدن در تاریکی نیست، بلکه فرصتی‌ست برای شناخت بهتر زندگی و زیستن آگاهانه‌تر. همان‌طور که فیلسوفان گفته‌اند، کسی که بیاموزد چگونه به مرگ بیندیشد، در حقیقت می‌آموزد چگونه به‌راستی زندگی کند.

    ارجاع به لغت مرگ

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «مرگ» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/مرگ

    لغات نزدیک مرگ

    • - مرکوز
    • - مرکوز ذهن
    • - مرگ
    • - مرگ‌آفرین
    • - مرگ آفرینی
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    self-determination seldom solidarity same here spectral splentic stand the test of time start from scratch bus start over strongly recommend subconsciously arrange cognation piccalilli عدلیه تفاصیل مبادی آداب پیراهن پرنده پا بلوط بازو آشغال ماهی شمشیری ماهی هادوک ماهی کف‌زی ماهی اسنپر ماهی سی بس ماهی فرشته‌ای
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.